آخرین به‌روزرسانی:

الزام به انگلیسی

معنی‌ها

فونتیک فارسی

elzaam

obligation

جمع : الزامات

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
قانونی

liability

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد الزام

  1. مترادف:
    اجبار گردنگیر ناچار ناگزیر وادار

ارجاع به لغت الزام

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «الزام» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/الزام

لغات نزدیک الزام

پیشنهاد بهبود معانی