idler, doofus, good-for-nothing, dastard, rogue, dastardly, wretch, scoundrel
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
کارگر الدنگ همیشه به دنبال راهی برای طفره رفتن از انجام کار واقعی بود.
The idler worker was always looking for ways to avoid doing any actual work.
کارمند الدنگ همیشه دیر میکرد.
The good-for-nothing employee was constantly late.
او نمیتوانست دوستپسر الدنگ و تنبل خواهرش را تحمل کند.
She couldn't stand her sister's lazy, good-for-nothing boyfriend.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «الدنگ» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/الدنگ