امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

اهل به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

فونتیک فارسی

ahl
( quality/ belief/ etc.) cspable, fit, tractable, docile

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
اهالی
inhabitant
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد اهل

  1. مترادف:
    سزا صلاحیت‌دار مطلع وارد
    متضاد:
    نااهل
  1. مترادف:
    رام سزاوار صالح
  1. مترادف:
    اهالی بومی تبعه ساکن

ارجاع به لغت اهل

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «اهل» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/اهل

لغات نزدیک اهل

پیشنهاد بهبود معانی