آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

بازنشستگی به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / baazneshastegi /

retirement, pension, outgoing, superannuation

retirement

pension

outgoing

superannuation

تقاعد

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

هنگام بازنشستگی عضویت آن‌ها در اتحادیه خودبه‌خود قطع می‌شود.

Upon retirement, they automatically cease to be union members.

او می‌خواست حقوق ماهیانه‌ی بازنشستگی خود را به یک مبلغ یکجا تبدیل کند.

He wanted to commute his monthly pension salary into a lump sum.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد بازنشستگی

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

مترادف:
متضاد:

ارجاع به لغت بازنشستگی

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «بازنشستگی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/بازنشستگی

لغات نزدیک بازنشستگی

پیشنهاد بهبود معانی