آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

بازگویی به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / baazgooyi /

retelling, repetition, divulgence, blabbing, recital, telling, narration, relation, description

retelling

repetition

divulgence

blabbing

recital

telling

narration

relation

description

واگو کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

اقتباس فیلم، بازگویی دقیقی از رمان است.

The film adaptation is a close retelling of the novel.

بازگویی داستان او باعث شد همه وضعیت را بهتر درک کنند.

The repetition of his story made everyone understand the situation better.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد بازگویی

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

ارجاع به لغت بازگویی

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «بازگویی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/بازگویی

لغات نزدیک بازگویی

پیشنهاد بهبود معانی