با سیاست به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

مدبر، کاردان، باکیاست

فونتیک فارسی

baasiyaasat
صفت قید
diplomatic, diplomat, diplomatically, tactful, judicious, tactician

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

- ذهن تحلیلگر زن باسیاست به او اجازه می‌داد که سریع تصمیم‌گیری کند.

- The tactician woman's analytical mind allowed her to make quick decisions.

- تاجر باسیاست قبل از آنکه تصمیمی بگیرد که کارکنانش را تحت تاثیر قرار دهد، احساسات آن‌ها را در نظر می‌گرفت.

- The tactful businessman always considered the feelings of his employees before making any decisions that would affect them.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت با سیاست

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «با سیاست» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/با سیاست

لغات نزدیک با سیاست

پیشنهاد بهبود معانی