diplomatic, diplomat, diplomatically, tactful, judicious, tactician
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
ذهن تحلیلگر زن باسیاست به او اجازه میداد که سریع تصمیمگیری کند.
The tactician woman's analytical mind allowed her to make quick decisions.
تاجر باسیاست قبل از آنکه تصمیمی بگیرد که کارکنانش را تحت تاثیر قرار دهد، احساسات آنها را در نظر میگرفت.
The tactful businessman always considered the feelings of his employees before making any decisions that would affect them.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «با سیاست» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/با سیاست