آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

برلیان به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / bereliyaan /

brilliant, diamond

brilliant

diamond

(گوهرشناسی) الماس تمام‌تراش‌خورده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

نمایشگاهی از برلیان‌های کمیاب

an exhibit of rare diamonds

با حلقه‌ای خیره‌کننده از جنس برلیان از او خواستگاری کرد.

He proposed to her with a stunning diamond ring.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد برلیان

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

مترادف:
مترادف:
الماس‌تراش‌خورده الماس خوش‌تراش الماس شفاف

ارجاع به لغت برلیان

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «برلیان» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/برلیان

لغات نزدیک برلیان

پیشنهاد بهبود معانی