۵۰٪ تخفیف دانشجویی برای اشتراک هوش مصنوعی تا پایان تیر 🧑🏻‍🎓
آخرین به‌روزرسانی:

شفاف به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

صفت
فونتیک فارسی / shaffaaf /

transparent, diaphanous, sheer, translucent, see-through, gossamer, gauzy

فرانما

برچسب شفاف

transparent banderol

این دانشمند آزمایشی را با استفاده از یک استوانه‌ی شفاف برای اندازه‌گیری حجم مایع انجام داد.

The scientist conducted an experiment using a transparent cylinder to measure the liquid volume.

صفت
فونتیک فارسی / shaffaaf /

limpid, hyaline, lucid, pellucid, crystalline

زلال

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

شفاف همچون بلور

pellucid as crystal

آب شفاف

limpid water

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد شفاف

  1. مترادف:
    براق روشن زلال متلالی وهاج
    متضاد:
    تیره کدر

ارجاع به لغت شفاف

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «شفاف» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/شفاف

لغات نزدیک شفاف

پیشنهاد بهبود معانی