آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

بسیج به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / basij /

mobilization, preparation

mobilization

preparation

آمادگی، آماده‌سازی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

حکومت در واکنش به تشدید درگیری‌ها، بسیج نیروها را اعلام کرد.

The government announced the mobilization of troops in response to the escalating conflict.

دولت از ابتکارات بسیج در مناطق روستایی حمایت کرد.

The government supported the preparation initiatives in rural areas.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد بسیج

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

مترادف:
سازوبرگ
مترادف:

ارجاع به لغت بسیج

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «بسیج» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/بسیج

لغات نزدیک بسیج

پیشنهاد بهبود معانی