با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

بنا به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

عمارت، ساختمان

فونتیک فارسی

banaa
اسم
building, structure, house, construction

- بنای مدرسه را دارند تعمیر می‌کنند

- they are repairing the school building

- بنای یادبود

- memorial building
شالوده، اساس

فونتیک فارسی

banaa
اسم
foundation, groundwork, substructure, origin, base, basis

- پدرم مدرسه‌ی عالی ترجمه را بنا نهاد

- my father founded the College of Translation

- بنابر، بنا به

- according to, pursuant to, on the basis of, as per

- بنابر گزارش پلیس

- according to the report by the police

- بنا به پیشنهاد آن‌ها

- pursuant to their proposal

- بنا بودن

- to be agreed
سرکارگر ساختمان

فونتیک فارسی

bannaa
اسم
mason, bricklayer, construction worker

- تجربه‌ای در بنایی داری؟

- Have you had any previous experience as a construction worker?

- یک بنای فلسطینی در اسرائیل

- a Palestinian construction worker in Israel
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد بنا

ارجاع به لغت بنا

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «بنا» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/بنا

لغات نزدیک بنا

پیشنهاد بهبود معانی