آخرین به‌روزرسانی:

ساخت به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / saakht /

composition, structure, manufacture, constitution, make, construction, formation, conformation

شکل، ساختمان، چگونگی

فرایند ساخت پولاد

the process of making steel

در دست ساخت

under construction

نمونه‌جمله‌های بیشتر

اسانس شکوفه‌ی پرتقال یکی از ارکان مهم در ساخت عطر است.

Orange blossom essence is an important component in the making of perfume.

اسم
فونتیک فارسی / saakht /

produced (by), made (in)

محصول

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

اتومبیل‌های ساخت میهن

homemade cars

تحریم کالاهای ساخت آن کشور

the boycott of the goods made by that country

سازه‌ی پیوندی
فونتیک فارسی / saakht- /

made

ساخته‌شده از چیزی یا به شکلی

میز بدساخت

a carelessly made table

خوش‌ساخت

well-made

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد ساخت

  1. مترادف:
    ساختن
  1. مترادف:
    صنع صنعت
  1. مترادف:
    محصول مصنوع
  1. مترادف:
    شکل نقشه
  1. مترادف:
    ساختمان
  1. مترادف:
    ساختار
  1. مترادف:
    سازوبرگ
  1. مترادف:
    ساز سامان

ارجاع به لغت ساخت

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ساخت» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ساخت

لغات نزدیک ساخت

پیشنهاد بهبود معانی