آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

بند آمدن به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

فعل لازم
فونتیک فارسی / band aamadan /

to stop, to be stopped, to cease to flow, to clog, to be blocked, to plug, to snarl

to stop

to be stopped

to cease to flow

to clog

to be blocked

to plug

to snarl

مسدود شدن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

راه کاملاً بند آمده بود.

The road was completely blocked.

برف بند آمد و بار دیگر خورشید می‌درخشد.

The snow ceased and once again the sun is shining.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد بند آمدن

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

مترادف:
متضاد:
مترادف:

ارجاع به لغت بند آمدن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «بند آمدن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/بند آمدن

لغات نزدیک بند آمدن

پیشنهاد بهبود معانی