آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی و نمونه‌جمله‌ها
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: یکشنبه ۵ مرداد ۱۴۰۴

    به کار بردن به انگلیسی

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    فعل متعدی
    فونتیک فارسی / be kaar bordan /

    to use, to employ, to operate, to utilize, to apply, to make use of

    to use

    to employ

    to operate

    to utilize

    to apply

    to make use of

    استفاده کردن، مورد کاربرد قرار دادن

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس

    در حل مسئله‌ای مهارت به کار بردن

    to apply skill in solving a problem

    به کار بردن این ایده‌ها در عمل دشوار است.

    These ideas are often difficult to apply in practice.

    پیشنهاد بهبود معانی

    سوال‌های رایج به کار بردن

    به کار بردن به انگلیسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی «به کار بردن» در زبان انگلیسی به to use یا to employ ترجمه می‌شود. در زمینه‌های رسمی‌تر یا تخصصی، بسته به ساختار جمله، ممکن است معادل‌هایی مانند to utilize, to apply, یا to make use of نیز مناسب باشد.

    عبارت «به کار بردن» یکی از افعال مرکب رایج در زبان فارسی است که معنای اصلی آن انجام دادن یا استفاده کردن از چیزی برای رسیدن به هدفی خاص است. این ساختار در طیف گسترده‌ای از متون از جمله نوشتارهای علمی، آموزشی، فنی، و روزمره به‌کار می‌رود و معمولاً برای اشاره به استفاده‌ی عملی از ابزارها، روش‌ها، مفاهیم یا کلمات به کار گرفته می‌شود. برای نمونه، در جمله‌ی «در این مقاله از روش تحلیل محتوا به کار برده شده است»، فعل «به کار بردن» نشان می‌دهد که یک روش خاص در فرآیند پژوهش استفاده شده است.

    در نوشتار رسمی و آکادمیک، «به کار بردن» به دلیل رسمیت و وضوح معنایی‌اش ترجیح داده می‌شود، چرا که هم بار معنایی دقیقی دارد و هم از نظر ساختاری، جمله را سنگین‌تر و حرفه‌ای‌تر جلوه می‌دهد. این عبارت به‌ویژه در حوزه‌هایی مانند مهندسی، علوم انسانی، علوم کامپیوتر، و روان‌شناسی برای توصیف روش‌ها، ابزارها یا نظریه‌های استفاده‌شده کاربرد فراوان دارد. مثلاً: «نویسنده در این داستان از استعاره‌های فرهنگی به‌خوبی به کار برده است.»

    از لحاظ معنایی، «به کار بردن» می‌تواند هم برای مفاهیم مادی و قابل لمس مانند ابزار، تجهیزات، یا فناوری‌ها استفاده شود، و هم برای مفاهیم انتزاعی مانند کلمات، استدلال‌ها، مهارت‌ها یا سبک‌های هنری. این تنوع در کاربرد باعث شده که این فعل مرکب، ابزاری بسیار انعطاف‌پذیر و ضروری در زبان فارسی محسوب شود.

    در زبان محاوره یا گفتار روزمره، معمولاً شکل ساده‌تر آن یعنی «استفاده کردن» یا «به‌کار گرفتن» به‌جای «به کار بردن» به کار می‌رود، اما در نوشتار رسمی، به‌ویژه هنگامی‌که نیاز به لحنی جدی یا دقیق وجود دارد، «به کار بردن» از نظر سبک‌شناسی گزینه‌ی مناسب‌تری است.

    «به کار بردن» یکی از افعال کلیدی در زبان فارسی است که امکان بیان دقیق استفاده از منابع، روش‌ها یا مفاهیم را فراهم می‌سازد. چه در متون علمی و تخصصی، و چه در متونی با لحن رسمی یا ادبی، این عبارت نقشی مهم در سازمان‌دهی معنایی جمله‌ها ایفا می‌کند و به نویسنده یا گوینده کمک می‌کند تا فرآیندها، تصمیم‌ها و انتخاب‌هایش را به شکلی منسجم و روشن بیان کند.

    ارجاع به لغت به کار بردن

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «به کار بردن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/به کار بردن

    لغات نزدیک به کار بردن

    • - به کار انداخته شده
    • - به کار اندازنده
    • - به کار بردن
    • - به کار بردن ابزار با مهارت
    • - به کار بردن با بی دقتی
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    انواع سبزیجات به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    انواع درختان به انگلیسی

    انواع درختان به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    conversationalist copilot cornerstone cornstarch eid al-adha eleventh eliot elude emergence emergent empathetic empowerment ethics evan even-tempered پرورش ایاب و ذهاب راسخ رسوخ رشک رشک بردن رعیت رفعت روزن رهگذر زادبوم زرتشت زرشک زرشکی ساروج
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.