to come out, to appear, to stick out, to protrude
از انزوا بیرون آمدن
to come out of one's shell
شاخههای درخت از روی حصار بیرون آمدهاند.
The branches of the tree protrude over the fence.
to be issued, to be offered for sale, to be published, to be put out
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
آخرین شمارهی مجله قرار است روز جمعه بیرون بیاید.
The latest edition of the magazine is set to be issued on Friday.
رمان جدید انتظار میرود ماه آینده بیرون بیاید.
The new novel is expected to be published next month.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «بیرون آمدن» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/بیرون آمدن