آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی و نمونه‌جمله‌ها
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: یکشنبه ۸ تیر ۱۴۰۴

    بیهوش شدن به انگلیسی

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    فعل لازم
    فونتیک فارسی / bihoosh shodan /

    to become anesthetized, to swoon, to faint, to pass out

    to become anesthetized

    to swoon

    to faint

    to pass out

    از هوش رفتن

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس

    گاز چاه او را گرفت و بیهوش شد.

    The fumes in the well affected him and he fainted.

    فشار خون بیمار ناگهان افت کرد و باعث شد بیهوش شود.

    The patient's blood pressure dropped suddenly, causing him to faint.

    پیشنهاد بهبود معانی

    سوال‌های رایج بیهوش شدن

    بیهوش شدن به انگلیسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی «بیهوش شدن» در زبان انگلیسی به to faint، to lose consciousness یا to pass out ترجمه می‌شود.

    «بیهوش شدن» حالتی است که در آن فرد به طور موقتی هوشیاری خود را از دست می‌دهد و معمولاً برای مدت کوتاهی قادر به پاسخ‌گویی به محیط اطراف یا کنترل بدن خود نیست. این پدیده می‌تواند دلایل مختلفی داشته باشد؛ از افت ناگهانی فشار خون گرفته تا مشکلات قلبی، کمبود قند خون، گرمازدگی، ترس شدید، درد زیاد یا حتی کم‌آبی بدن. بسته به زمینه، در زبان انگلیسی از اصطلاحاتی مانند faint (رایج‌تر در گفت‌وگوهای روزمره) یا lose consciousness (رسمی‌تر و پزشکی‌تر) استفاده می‌شود.

    از نظر پزشکی، بیهوشی به دو دسته‌ی کلی تقسیم می‌شود: بیهوشی موقت و بیهوشی القایی. در حالت موقت، همان‌طور که در مواردی مانند غش کردن (fainting) دیده می‌شود، فرد بدون دخالت دارویی و معمولاً بر اثر یک شوک ناگهانی یا شرایط بدنی خاص، دچار قطع موقت هوشیاری می‌شود. در مقابل، بیهوشی القایی به‌طور عمدی و با استفاده از دارو در شرایط درمانی و جراحی به وجود می‌آید. اصطلاحات تخصصی‌تری مانند syncope در اسناد پزشکی برای اشاره به بیهوشی ناشی از کاهش خون‌رسانی به مغز استفاده می‌شوند.

    از منظر ایمنی و سلامت عمومی، آگاهی از علائم هشداردهنده‌ی پیش از بیهوشی می‌تواند بسیار حیاتی باشد. احساس سبکی سر، تاری دید، تعریق سرد، تهوع و ضعف ناگهانی از جمله نشانه‌هایی هستند که ممکن است چند لحظه پیش از بیهوشی ظاهر شوند. در این مواقع، خواباندن فرد روی سطح صاف و بالا آوردن پاها می‌تواند به بازگشت سریع‌تر جریان خون به مغز و جلوگیری از بیهوشی کامل کمک کند.

    در فرهنگ عامه و ادبیات نیز بیهوش شدن گاهی بار دراماتیک یا استعاری پیدا می‌کند. شخصیت‌هایی که از شدت اندوه، ترس، یا شگفتی بیهوش می‌شوند، اغلب در متون داستانی یا نمایش‌نامه‌ها به‌کار می‌روند تا شدت احساسی یک صحنه برجسته شود. با این حال، در دنیای واقعی، بیهوشی باید جدی گرفته شود و در بسیاری از موارد نیاز به بررسی پزشکی دارد، زیرا می‌تواند نشانه‌ای از یک اختلال زمینه‌ای مهم باشد.

    بیهوش شدن واکنشی است که بدن در برابر شرایطی خاص برای محافظت از خود بروز می‌دهد. این پدیده اگرچه گاهی گذرا و بی‌خطر است، اما در برخی موارد می‌تواند هشداری جدی از وضعیت سلامت فرد باشد. شناخت علل و پیامدهای آن، چه در زبان و چه در عمل، گامی مهم در مسیر حفظ سلامت و مراقبت مؤثر از خود و دیگران است.

    ارجاع به لغت بیهوش شدن

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «بیهوش شدن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/بیهوش شدن

    لغات نزدیک بیهوش شدن

    • - بیهوده نمایی
    • - بیهوش
    • - بیهوش شدن
    • - بیهوش کردن
    • - بیهوش کردن با کلروفرم
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    humanistic humanities humongous hunch hydration hypothetically ideally trick turban micromanagement hepatitis orange juice lowboy evolutionist aft رغبت مذمت کردن مذاب ذوب شدن ذوب کردن قلابچه‌ماهی چرم‌ماهی گورخرماهی فیل‌ماهی اعتلا اولویت‌بندی کردن پرآب تهاتر کردن جنوب شرقی جوی
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.