تخصص به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

مهارت، خبرگی

فونتیک فارسی

takhassos
اسم
expert knowledge, specialization, specialty, expertise, dexterity, professionalism, adroitness, expertness, forte, specialism, field, province

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

- تخصص مادرم طبخ غذاهای دریایی بود.

- Seafood was my mother's specialty.

- تخصص جانسون تاریخ اروپای قرون وسطی است.

- Johnson’s specialty is medieval European history.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد تخصص

ارجاع به لغت تخصص

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «تخصص» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/تخصص

لغات نزدیک تخصص

پیشنهاد بهبود معانی