زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد 🌍
آخرین به‌روزرسانی:

مهارت به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / mahaarat /

skill, dexterity, address, adeptness, expertness, adroitness, dexterousness, mastership, mastery, finesse, deftness, skillfulness, ambidexterity, prowess, professionalism, facility, art, attainment, touch, competence, technique, virtuosity, -ship, -manship

skill

dexterity

address

adeptness

expertness

adroitness

dexterousness

mastership

mastery

finesse

deftness

skillfulness

ambidexterity

prowess

professionalism

facility

art

attainment

touch

competence

technique

virtuosity

-ship

-manship

استادی، چابکی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

مهارت او مرا حیران کرد.

His skill left me awe-struck.

می‌تواند با مهارت زیادی گیتار بزند.

She can pick a guitar with great skill.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

در حل مسئله‌ای مهارت به کار بردن

to apply skill in solving a problem

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد مهارت

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

ارجاع به لغت مهارت

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «مهارت» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/مهارت

لغات نزدیک مهارت

پیشنهاد بهبود معانی