آخرین به‌روزرسانی:

چیرگی به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

غلبه، تسلط

فونتیک فارسی

chiregi
اسم

dominance, domination, predominance, hegemony, reign, preponderance, control, authority, mastery, victory, sway, command, preponderancy, supremacy, superiority

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

چیرگی انگلستان بر هندوستان

the British domination of India

چیرگی عقل سلیم و حسن نیت

the reign of common sense and of good will

نمونه‌جمله‌های بیشتر

چیرگی او در ریاضیات بی‌مانند بود.

His mastery of mathematics was unrivaled.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد چیرگی

  1. مترادف:
    استیلا پیروزی تسلط سلطه سیطره ظفر غلبه

ارجاع به لغت چیرگی

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «چیرگی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/چیرگی

لغات نزدیک چیرگی

پیشنهاد بهبود معانی