آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

تشنگی به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / teshnegi /

thirst, thirstiness, dryness, polydipsia, dehydration, parchedness

thirst

thirstiness

dryness

polydipsia

dehydration

parchedness

فرآیند تشنه بودن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

برخی سربازان از تشنگی و خستگی مردند.

Some soldiers died of thirst and exhaustion.

تشنگی خود را فرونشاندن

to quench one's thirst

نمونه‌جمله‌های بیشتر

آب خنک چشمه تشنگی ما را فرونشاند.

The cool spring water satiated our thirst.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد تشنگی

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

مترادف:
عطش نهل

ارجاع به لغت تشنگی

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «تشنگی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/تشنگی

لغات نزدیک تشنگی

پیشنهاد بهبود معانی