به علت به‌روزرسانی سرورها، ممکن است برخی از بخش‌های وب‌سایت و نرم‌افزارهای فست دیکشنری در دسترس نباشند.
فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

تشنه به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • نیازمند به آب
  • فونتیک فارسی

    teshne
  • صفت
    thirsty, parched, dry, athirst
    • - مرد تشنه لیوان پشت لیوان آب می‌خورد.

    • - The thirsty man drank water glassful after glassful.
    • - اوج تابستان بود و زمین آفتاب‌خورده و تشنه بود.

    • - It was the height of summer and the land was parched and brown.
  • مشتاق
  • فونتیک فارسی

    teshne
  • صفت
    مجازی eager, greedy, athirst, longing, thirsty, very interested
    • - ما تشنه‌ی رمان‌های پلیسی هستیم.

    • - We are very interested in detective novels.
    • - او تشنه‌ی دانش است.

    • - She is thirsty for knowledge.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد تشنه

ارجاع به لغت تشنه

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «تشنه» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/تشنه

لغات نزدیک تشنه

پیشنهاد بهبود معانی