به علت به‌روزرسانی سرورها، ممکن است برخی از بخش‌های وب‌سایت و نرم‌افزارهای فست دیکشنری در دسترس نباشند.
فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

تشکیلات به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • تشکیل‌ها
  • فونتیک فارسی

    tashkilaat
  • اسم جمع
    formations, establishments, incorporations, organizations, originations
    • - تشکیلات سیاسی

    • - political establishments
    • - دولت محلی روی حمایت از تشکیلات کوچک تجاری در این منطقه کار می‌کند.

    • - The local government is working to support small business establishments in the area.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد تشکیلات

ارجاع به لغت تشکیلات

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «تشکیلات» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/تشکیلات

لغات نزدیک تشکیلات

پیشنهاد بهبود معانی