آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

تعطیل به انگلیسی

معنی‌ها

فونتیک فارسی / ta'til /

cessation or suspension of work, standstill

cessation or suspension of work

standstill

adjournment

adjournment

جلسه و غیره

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

holiday

holiday

جلسه و غیره
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد تعطیل

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

مترادف:
مترادف:
روز بیکاری
مترادف:
بیکار کردن دست ازکار کشیدن معطل گذاشتن مهمل گذاشتن

ارجاع به لغت تعطیل

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «تعطیل» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/تعطیل

لغات نزدیک تعطیل

پیشنهاد بهبود معانی