تنهایی به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

تنها بودن

فونتیک فارسی

tanhaayi
اسم
solitude, lonesomeness, isolation, loneliness, solitariness, desolation, friendlessness

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

- او تنهایی و خشم خود را در دفتر خاطرات خود بروز داد.

- Into her diary she discharged her loneliness and anger.

- زنی که در تنهایی خودساخته‌اش محبوس شده بود.

- A woman who was encased in her own self-made loneliness.
بدون شخص دیگر

فونتیک فارسی

tanhaayi
قید
عامیانه by oneself, alone, singly

- او خانه را خودش به تنهایی ساخت.

- He built the house all by himself.

- او به تنهایی سه پرس از خوراک سبزیجات را خورد.

- He ate three helpings of the vegetable dish all by himself.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد تنهایی

ارجاع به لغت تنهایی

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «تنهایی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/تنهایی

لغات نزدیک تنهایی

پیشنهاد بهبود معانی