امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

جابه‌جانشدنی به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

ثابت، غیرقابل انتقال

فونتیک فارسی

jaabejaa nashodani
صفت
irremovable, stable, permanent, firm, constant, lasting, true, loyal, fixed, pat, fiducial, immovable, hard and fast, changeless, invariable, inalterable, steady, resolute, indelible, staid, equable, immobile, incommutable, invariant, thetic, thetical

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

- گلدان عتیقه برای جلوگیری از شکستن آن بر روی یک پایه‌ی محکم و جابه‌جانشدنی قرار داده شد.

- The antique vase was placed on a sturdy, irremovable stand to prevent it from breaking.

- پایه‌ی خانه بر روی سنگ بستر جابه‌جانشدنی ساخته شده است که پایداری آن را در هنگام زلزله تضمین می کند.

- The house's foundation was built on stable bedrock, ensuring its stability during earthquakes.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت جابه‌جانشدنی

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «جابه‌جانشدنی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/جابه‌جانشدنی

لغات نزدیک جابه‌جانشدنی

پیشنهاد بهبود معانی