moveable
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
قفسهی جابهجاشدنی کتاب امکان بازچینی آسان مجموعهی کتابهایم را فراهم کرد.
The moveable bookshelf allowed for easy rearrangement of my book collection.
سینی جابهجاشدنی در کالسکهی کودک برای نگهداری تنقلات و نوشیدنیها بسیار راحت بود.
The moveable tray in the baby stroller was incredibly convenient for holding snacks and drinks.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «جابهجاشدنی» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/جابهجاشدنی