آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

جایگزین به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

صفت
فونتیک فارسی / jaaygozin /

situated, substitution, placed, replacing, ensconced, substituting, nestled, entrenched

situated

substitution

placed

replacing

ensconced

substituting

nestled

entrenched

جانشین، مستقر

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

می‌توان از خمیر سویا به عنوان جایگزین گوشت در رژیم‌های گیاهخواری استفاده کرد.

Tofu can be used as a meat substitute in vegetarian diets.

معلم جایگزین نمی‌توانست درس را کامل کند.

The substituting teacher was unable to complete the lesson.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد جایگزین

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

مترادف:
مترادف:

سوال‌های رایج جایگزین

جایگزین به انگلیسی چی می‌شه؟

کلمه‌ی «جایگزین» در زبان انگلیسی به substitute یا replacement ترجمه می‌شود.

جایگزین به چیزی یا کسی گفته می‌شود که به‌عنوان جانشین برای یک شیء، فرد یا عملکرد دیگر مورد استفاده قرار می‌گیرد. این مفهوم زمانی کاربرد دارد که اصل یا موجودیت اولیه به دلایلی قابل دسترسی، کارآمد یا مناسب نباشد و نیاز به گزینه‌ای دیگر برای ادامه‌ی فعالیت یا تأمین نیاز ایجاد شود. جایگزین می‌تواند در زمینه‌های مختلفی از زندگی روزمره تا محیط‌های کاری، علمی و آموزشی به کار رود و نقشی کلیدی در تداوم فرآیندها ایفا کند.

از نظر عملی، استفاده از جایگزین‌ها باعث افزایش انعطاف‌پذیری و کارایی می‌شود. برای مثال، در آشپزی، جایگزین کردن یک ماده با ماده‌ای دیگر که خواص مشابه دارد، امکان ادامه‌ی پخت و تهیه غذا را فراهم می‌کند. در محیط‌های کاری، زمانی که یک نیروی انسانی به دلایلی در دسترس نباشد، استفاده از جایگزین باعث می‌شود فرآیندهای کاری متوقف نشوند و عملکرد سازمان یا تیم حفظ شود. به این ترتیب، جایگزین‌ها ابزارهایی حیاتی برای مدیریت منابع و کاهش اختلال‌ها به شمار می‌آیند.

در علوم و تکنولوژی، جایگزین‌ها اهمیت ویژه‌ای دارند. در مهندسی و پزشکی، مواد یا روش‌های جایگزین می‌توانند عملکرد بهتر، ایمنی بیشتر و کاهش هزینه‌ها را تضمین کنند. برای مثال، در پزشکی، داروهای جایگزین یا درمان‌های جایگزین ممکن است اثر مشابه داروی اصلی را ارائه دهند و برای بیمارانی که به داروی اولیه حساسیت دارند یا در دسترس نیست، گزینه‌ای مؤثر باشند. این کاربردها نشان می‌دهد که جایگزین‌ها نه تنها وسیله‌ای برای پر کردن خلأ هستند، بلکه می‌توانند به بهبود کیفیت و کارایی نیز کمک کنند.

از نظر اجتماعی و روان‌شناختی، مفهوم جایگزین می‌تواند به روابط و رفتارهای انسانی نیز مرتبط باشد. افراد گاهی در مواجهه با شرایط دشوار یا فقدان کسی یا چیزی، نیازمند جایگزین‌هایی هستند که آرامش، پشتیبانی یا رضایت روانی فراهم کنند. این جایگزین‌ها می‌توانند نقش حمایتی، آموزشی یا تفریحی داشته باشند و به حفظ تعادل و سلامت روانی کمک نمایند.

جایگزین فراتر از یک ابزار ساده است؛ نمادی از انعطاف‌پذیری، خلاقیت و مدیریت منابع است. وجود جایگزین‌ها یادآور آن است که محدودیت‌ها و خلأها می‌توانند با راه‌حل‌های مناسب پر شوند و عملکردها ادامه یابند. جایگزین، در ساده‌ترین شکل خود، جانشینی برای اصل است، اما در معنای عمیق‌تر، نمایانگر توانایی انسان برای سازگاری، نوآوری و حفظ کارایی در شرایط مختلف محسوب می‌شود.

ارجاع به لغت جایگزین

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «جایگزین» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/جایگزین

لغات نزدیک جایگزین

پیشنهاد بهبود معانی