آخرین به‌روزرسانی:

خالو به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

دایی

فونتیک فارسی

khaaloo
اسم

(maternal) uncle

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

خالویم هر تابستان مرا به ماهیگیری می‌برد.

My uncle takes me fishing every summer.

خالوی حسابدارم در فلوریدا زندگی می‌کند.

My accountant uncle lives in Florida.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد خالو

  1. مترادف:
    خال دایی
    متضاد:
    عمو خاله

ارجاع به لغت خالو

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «خالو» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/خالو

لغات نزدیک خالو

پیشنهاد بهبود معانی