آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

خلیفه به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / khalife /

caliph, khalif

caliph

khalif

پیشوای مسلمانان

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

بیعت خود را با خلیفه شکست.

He abjured his allegiance to the caliph.

خلیفه‌ی حکومت مسلمانان رهبری محترم و قدرتمند بود.

The khalif of the Muslim empire was a highly respected and powerful leader.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد خلیفه

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

مترادف:
مترادف:
جانشین قایم‌مقام نایب
مترادف:
مترادف:
مترادف:
رهبر مذهبی ارمنیان

ارجاع به لغت خلیفه

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «خلیفه» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/خلیفه

لغات نزدیک خلیفه

پیشنهاد بهبود معانی