آخرین به‌روزرسانی:

خندان به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

خنده‌کننده، متبسم

فونتیک فارسی

khandaan
صفت

laughing, smiling, merry, giggling, beaming, alight, amused

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

به هرجا نگاه کرد، چهره‌های خندان را دید.

Everywhere he looked, he saw smiling faces.

معلم خندان وقتی شاگردانش وارد کلاس شدند، با آن‌ها سلام و احوالپرسی کرد.

The smiling teacher greeted her students as they entered the classroom.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد خندان

  1. مترادف:
    بشاش خنده‌رو خوشرو خنده‌ناک شاد شادان شادمان گشاده‌رو متبسم مسرور مشعوف
    متضاد:
    گریان گرفته

ارجاع به لغت خندان

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «خندان» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/خندان

لغات نزدیک خندان

پیشنهاد بهبود معانی