آخرین به‌روزرسانی:

درخور به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

صفت
فونتیک فارسی / darkhor /

suitable, becoming, deserving, due, befitting, fitting, fit, right, proper, appropriate, likely, apt, just, decent, meet, worthy, equal, condign, congruous, felicitous, germane, apposite, seasonable

شایسته

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

موضوعی که درخور توجه است

a subject deserving of attention

به‌دنبال شغلی هستم که درخور مهارت‌ها و تجربه‌ام باشد.

I am looking for a job that is suitable for my skills and experience.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد درخور

  1. مترادف:
    بایسته برازنده بسزا سزاوار شایان شایسته صلاحیت‌دار فراخور لایق محق مستحق مستوجب مناسب

ارجاع به لغت درخور

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «درخور» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/درخور

لغات نزدیک درخور

پیشنهاد بهبود معانی