فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

در نظر گرفتن به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • به دیده داشتن، تعیین کردن
  • فونتیک فارسی

    dar nazar gereftan
  • فعل متعدی
    to consider, to calculate, to designate, to think, to earmark, to intend, to design, to envision, to allow, to allot, to assign, to deem, to view, to appoint, to name, to provide, to nominate
    • - با در نظر گرفتن سنش سلامتی او خیلی خوب است.

    • - Her health is very good if you consider her age.
    • - بدون در نظر گرفتن قیمت آن را خواهم خرید.

    • - I will buy it regardless of cost.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت در نظر گرفتن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «در نظر گرفتن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/در نظر گرفتن

پیشنهاد بهبود معانی