آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

در کل به انگلیسی

توضیحات:

شکل نوشتاری دیگر این لغت: درکل

معنی و نمونه‌جمله‌ها

صفت قید
فونتیک فارسی / dar kol /

generally, all in

generally

all in

در مجموع

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

در کل هوای این منطقه در تابستان گرم است.

The weather is generally warm in this region during summer.

در کل، ما تقریباً ۵۰۰ دلار برای سفر خرج کردیم.

All in, we spent nearly $500 on the trip.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت در کل

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «در کل» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/در کل

لغات نزدیک در کل

پیشنهاد بهبود معانی