عامیانه to spank
to spank
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
مادر تصمیم گرفت که بهخاطر بدرفتاری، به کودک خود در کونی بزند.
The mother decided to spank her child for misbehaving.
مربی مجبور شد به بازیکن بهخاطر نادیده گرفتن قوانین در کونی بزند.
The coach had to spank the player for ignoring the rules.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «در کونی زدن» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/در کونی زدن