به علت به‌روزرسانی سرورها، ممکن است برخی از بخش‌های وب‌سایت و نرم‌افزارهای فست دیکشنری در دسترس نباشند.
فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

دوم به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • ثانی
  • فونتیک فارسی

    dovvom
  • صفت
    second, secondary, second-class, subordinate
    • - با فاصله‌ی زیادی از نفر اول، دوم شد.

    • - She came a poor second.
    • - عامل دوم از اولی هم مهم‌تر است.

    • - The second factor is even more important than the first one.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت دوم

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «دوم» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/دوم

لغات نزدیک دوم

پیشنهاد بهبود معانی