آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

ریشه به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / rishe /

گیاه‌شناسی root, rootstock, radicle, radix, rhizome, rhizo-

root

rootstock

radicle

radix

rhizome

rhizo-

قسمت پایینی گیاه

ریشه‌ی گیاه برای رشد نیاز به آب دارد.

The root of the plant needs water to grow.

انواع ریشه برای پیوند زدن انواع مختلف گیاهان با هم بسیار مهم هستند.

Rootstock varieties are crucial for grafting different types of plants together.

اسم
فونتیک فارسی / rishe /

base, basis, foundation, rundiment, causation, core, origin, mainspring, wellspring

base

basis

foundation

rundiment

causation

core

origin

mainspring

wellspring

اصل، بنیاد

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

اعتماد ریشه‌ی هر رابطه‌ی قوی است.

Trust is the base of any strong relationship.

ریشه‌ی علاقه‌ی او به نقاشی به دوران کودکی برمی‌گردد.

The origin of her passion for painting can be traced back to childhood.

اسم
فونتیک فارسی / rishe /

frill, fringe, loose, loose strings, warps, end warps, tassel

frill

fringe

loose

loose strings

warps

end warps

tassel

هر تار فرش آویزان

ریشه‌ی فرش به اتاق حالتی شیک داد.

The frill of the carpet added an elegant touch to the room.

او روی ریشه‌ی فرش پا گذاشت و لیز خورد.

She stepped on the fringe of the carpet and stumbled.

اسم
فونتیک فارسی / rishe /

ریاضی radical, root, radix

radical

root

radix

توان کسری اعداد

ریشه‌ی ۱۶ برابر با ۴ است، زیرا ۴ در خود ضرب شده برابر با ۱۶ می‌شود.

The radical of 16 is 4, since 4 multiplied by itself equals 16.

یافتن ریشه‌ی چندجمله‌ای می‌تواند پیچیده باشد.

Finding the root of a polynomial can be complex.

اسم
فونتیک فارسی / rishe /

زبان‌شناسی root, radix, etymon

root

radix

etymon

اصل واژه

ریشه‌ی کلمه‌ی «خوش‌حالی»، «خوش» است.

The root of the word 'happiness' is 'happy'.

ریشه‌ی یک کلمه معمولاً معنی اصلی آن را فاش می‌کند.

The radix of a word often reveals its original meaning.

اسم
فونتیک فارسی / rishe /

شیمی radical

radical

بنیان

در شیمی آلی، ریشه‌های آزاد معمولاً گونه‌های بسیار واکنش‌پذیر هستند.

In organic chemistry, free radicals are often highly reactive species.

ریشه‌ها می‌توانند ازطریق روش‌های مختلفی، از جمله حرارت و نور، تولید شوند.

Radicals can be generated through various methods, including heat and light.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد ریشه

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

مترادف:
مترادف:

ارجاع به لغت ریشه

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ریشه» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ریشه

لغات نزدیک ریشه

پیشنهاد بهبود معانی