آخرین به‌روزرسانی:

زیر به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

قید
فونتیک فارسی / zir /

under, below, underneath, neath, beneath, on thr botton, hypo-, sub-, infra-

پایین

مهد کودک‌ها پنجاه درصد بچه‌های زیر پنج سال را نگهداری می‌کنند.

Nurseries provide day care for fifty percent of children under five.

دما شب گذشته به زیر صفر رسید.

The temperature dropped below freezing last night.

قید
فونتیک فارسی / zir /

at the bottom, at the base

در پایین

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

او جعبه را در زیر قفسه گذاشت.

She placed the box at the bottom of the shelf.

آب در زیر دریاچه آرام است.

The water is calm at the base of the lake.

قید
فونتیک فارسی / zir /

in, inside

در داخل

گربه زیر جعبه خوابیده است.

The cat is sleeping in the box.

گنج زیر غار پنهان است.

The treasure is hidden inside the cave.

صفت
فونتیک فارسی / zir /

high-pitched, high, shrill, keen, acute, sharp, piercing, reedy, stridulous

صدای نازک

او با صدای زیر خواند و صدایش بالاتر از جمعیت رفت.

She sang high-pitched, her voice soaring above the crowd.

نت‌های زیر ویولن سالن کنسرت را پر کرد.

The high notes of the violin filled the concert hall.

صفت
فونتیک فارسی / zir /

below, less (than)

کمتر از

نمره‌ی او در آزمون زیر متوسط بود.

Her score was below average on the test.

او زیر سال گذشته قهوه می‌نوشد.

She drinks less coffee than she did last year.

اسم
فونتیک فارسی / zir /

following, hereinbelow, hereunder, hereinafter

زیر

لطفاً شرایط و ضوابط زیر را بررسی کنید.

Please review the following terms and conditions.

روند ثبت شکایات به‌منظور راحتی شما در زیر توضیح داده شده است.

The procedure for filing complaints is described hereinafter for your convenience.

اسم
فونتیک فارسی / zir /

قدیمی a diacritical mark in the Persian script that signifies the vowel sound "e"

کسره
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد زیر

  1. مترادف:
    پایین تحت ته ذیل
    متضاد:
    بالا زبر فوق

ارجاع به لغت زیر

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «زیر» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/زیر

لغات نزدیک زیر

پیشنهاد بهبود معانی