آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی و نمونه‌جمله‌ها
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: جمعه ۲۷ تیر ۱۴۰۴

    ساعد به انگلیسی

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    اسم
    فونتیک فارسی / saa'ed /

    کالبدشناسی forearm

    forearm

    ساق‌ دست

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    هوش مصنوعی فست دیکشنری

    زند زیرین یکی از دو استخوانی است که ساعد را تشکیل می‌دهند.

    The ulna is one of the two bones that make up the forearm.

    او ساعدش را خم کرد تا قدرتش را نشان دهد.

    He flexed his forearm to show off his strength.

    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد ساعد

    با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

    مترادف:
    ساق‌دست فاصله بین‌مچ و آرنج
    متضاد:
    بازو عضد مرفق

    سوال‌های رایج ساعد

    ساعد به انگلیسی چی می‌شه؟

    کلمه «ساعد» به انگلیسی forearm است و به بخش میانی بازو بین آرنج و مچ دست اشاره دارد. این قسمت از بدن که شامل استخوان‌ها، عضلات و بافت‌های نرم است، نقش مهمی در حرکت دست و انجام فعالیت‌های روزمره ایفا می‌کند. ساعد به‌عنوان یک منطقه انعطاف‌پذیر، به فرد اجازه می‌دهد که اجسام را بلند کند، بچرخاند و بسیاری از حرکات پیچیده دست را انجام دهد.

    از نظر آناتومیکی، ساعد از دو استخوان اصلی به نام‌های «رادیوس» و «اولنا» تشکیل شده است که در کنار هم به ایجاد ساختار محکم و در عین حال منعطف کمک می‌کنند. عضلات موجود در ساعد مسئول حرکت‌های مختلف دست هستند و به‌ویژه در انجام کارهایی مانند نوشتن، رانندگی، ورزش‌های مختلف و حتی ضربه‌زدن در برخی ورزش‌ها مانند تنیس و بسکتبال اهمیت دارند. همچنین، پوست و بافت‌های نرم در این ناحیه نیز نقش مهمی در محافظت از عضلات و استخوان‌ها دارند.

    ساعد به‌عنوان یک بخش کلیدی در بدن، در بسیاری از فعالیت‌های روزمره و حرفه‌ای به کار گرفته می‌شود. در ورزش‌ها، ساعد به‌ویژه در رشته‌هایی مانند وزنه‌برداری، ژیمناستیک، یا تیراندازی نقش زیادی دارد. از طرف دیگر، ساعد برای اجرای حرکات دقیق و کنترل‌شده مانند نوشتن یا کار با ابزارهای مختلف نیز بسیار ضروری است.

    در دنیای پزشکی و فیزیوتراپی، آسیب به ساعد می‌تواند تأثیر زیادی بر توانایی فرد در انجام کارهای روزمره داشته باشد. شکستگی استخوان‌های ساعد یا آسیب به عضلات این ناحیه می‌تواند به شدت حرکت و توانایی‌های فرد را محدود کند. بنابراین، مراقبت از این بخش بدن و انجام تمرینات ورزشی مناسب برای تقویت آن، اهمیت ویژه‌ای دارد.

    ساعد یا صاعد – کدام درست است؟

    هر دو واژه «ساعد» و «صاعد» از نظر املایی درست هستند، اما معانی و کاربردهای متفاوتی دارند:

    ساعد: به معنای قسمت بالایی دست از آرنج تا مچ است. مثلاً: «شکستگی در ناحیه ساعد دست». این واژه در زبان فارسی به همین معنا به کار می‌رود.

    صاعد: واژه‌ای عربی به معنای بالا رونده، صعودکننده، یا افزاینده. مثلاً: «ماه صاعد» یا «رقم صاعد». این واژه در متون ادبی و رسمی فارسی به همین معنا استفاده می‌شود.

    بنابراین، هر دو شکل درست هستند، اما باید بسته به مفهوم مورد نظر واژه‌ی مناسب انتخاب شود.

    ارجاع به لغت ساعد

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «ساعد» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ساعد

    لغات نزدیک ساعد

    • - ساعت وقت نگهدار در مسابقه
    • - ساعتی
    • - ساعد
    • - ساعدین
    • - ساعی
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    humanistic humanities humongous hunch hydration hypothetically ideally trick turban micromanagement hepatitis orange juice lowboy evolutionist aft رغبت مذمت کردن مذاب ذوب شدن ذوب کردن قلابچه‌ماهی چرم‌ماهی گورخرماهی فیل‌ماهی اعتلا اولویت‌بندی کردن پرآب تهاتر کردن جنوب شرقی جوی
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.