آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

ساعی به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

صفت
فونتیک فارسی / saa'i /

diligent, trier, efficient, hard-working, assiduous, studious, industrious

diligent

trier

efficient

hard-working

assiduous

studious

industrious

کوشا، تلاشگر

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

دانش‌آموزی که همیشه ساعی و بلندهمت بوده است.

A student who has always been diligent and ambitious.

دانش‌آموز ساعی

a studious student

نمونه‌جمله‌های بیشتر

او کارمندی ساعی است که همیشه همه‌ی تلاشش را برای کارش می‌کند.

He is a hard-working employee who always gives his best effort on the job.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد ساعی

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

مترادف:
تلاشگر سخت کوش فعال کوشا کوشنده مجد
متضاد:

ارجاع به لغت ساعی

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ساعی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ساعی

لغات نزدیک ساعی

پیشنهاد بهبود معانی