فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

فعال به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

کوشا، تلاشگر

فونتیک فارسی

fa'aal
صفت

diligent, energetic, hard-working, alive, assiduous, lively, astir, sedulous, trotter, restless, aggressive, prolific, vivid, doer, buoyant, spry

فعال در کمک به بینوایان

active in helping the poor

عضو فعال حزب

an active member of the party

نمونه‌جمله‌های بیشتر

او در این طرح نقش فعال داشت.

He had an active hand in this project.

او شرکت‌کننده‌ای فعال در بحث بوده است.

He has been an active participant in the discussion.

بچه‌ها شرکت‌کنندگان فعال در بازی بودند.

The children were active participants in the game.

باید فعال شوم و ورزش را شروع کنم.

I need to get active and start working out.

کودک فعال دور پارک چرخید.

The active child ran around the park.

درحال کار

فونتیک فارسی

fa'aal
صفت

operative, active, in-action, dynamic, actuated, stirring, operating, proactive

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

ساعت‌های فعال مغازه از ۹ صبح تا ۶ بعدازظهر است.

The operating hours of the store are from 9am to 6pm.

آتش‌فشان بعداز سال‌ها خفتگی فعال شد.

The volcano became active after years of dormancy.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

مدار فعال

active circuit

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد فعال

  1. مترادف:
    پرکار ساعی سخت‌کوش کارآمد کارآ کاری کوشا مجد
    متضاد:
    تن‌آسا

سوال‌های رایج فعال

فعال به انگلیسی چی می‌شه؟

کلمه‌ی «فعال» به انگلیسی معادل active است و به ویژگی یا صفتی اطلاق می‌شود که نشان‌دهنده‌ی تحرک، پویایی و انرژی زیاد باشد. این کلمه در زمینه‌های مختلف کاربرد دارد و در هر حوزه معانی خاص خود را به همراه دارد. در ادامه، به برخی از معانی و کاربردهای کلمه «فعال» اشاره می‌کنیم:

فعال در معنای جسمانی:

در این زمینه، کلمه‌ی «فعال» به افرادی اطلاق می‌شود که فعالیت بدنی یا ورزش را به‌طور منظم انجام می‌دهند. فرد فعال از نظر جسمانی به فردی گفته می‌شود که به‌طور مداوم در حال حرکت و انجام فعالیت‌هایی مانند ورزش، پیاده‌روی، دویدن یا کارهای جسمانی است. این افراد به‌طور کلی دارای انرژی بالا و آمادگی جسمانی خوبی هستند.

فعال در معنای ذهنی و فکری:

در این زمینه، «فعال» به افرادی اشاره دارد که در فکر و ذهن خود درگیر هستند، همیشه در حال یادگیری و جستجو برای کسب اطلاعات جدید هستند. فرد فعال از نظر ذهنی به فردی اطلاق می‌شود که در فعالیت‌های فکری و خلاقانه مشارکت دارد، مانند مطالعه، حل مسائل پیچیده یا یادگیری مهارت‌های جدید.

فعال در ارتباطات و اجتماعی:

در این بُعد، فرد فعال به کسی اطلاق می‌شود که در روابط اجتماعی خود مشارکت زیادی دارد و به‌طور مرتب در تعامل با دیگران است. این فرد ممکن است در کارهای گروهی، سازمان‌دهی رویدادها، یا در پروژه‌های اجتماعی و داوطلبانه فعالیت داشته باشد. افرادی که در این زمینه فعال هستند، روابط اجتماعی قوی دارند و تأثیر زیادی در محیط‌های اجتماعی خود می‌گذارند.

فعال در محیط کار:

در زمینه‌های شغلی، واژه‌ی «فعال» به افرادی اطلاق می‌شود که در کار خود پرانرژی و پرکار هستند. این افراد معمولاً همیشه در حال جستجوی راه‌های بهتر برای انجام وظایف خود و پیشرفت در شغلشان هستند. فرد فعال در محیط کاری به کسی گفته می‌شود که به دنبال بهبود مستمر و انجام وظایف با بالاترین کیفیت است.

فعال در معنای علمی و تکنیکی:

در علوم مختلف، مانند فیزیک یا شیمی، «فعال» به موادی اطلاق می‌شود که دارای ویژگی‌های خاصی هستند، مانند «مواد فعال» یا «جزء فعال» که در واکنش‌های شیمیایی یا فرایندهای فیزیکی دخالت دارند.

ارجاع به لغت فعال

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «فعال» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/فعال

لغات نزدیک فعال

پیشنهاد بهبود معانی