hard-working, laborious, efficient, studious, durable
hard-working
laborious
efficient
studious
durable
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
کشاورز پرکار هر روز زود بیدار میشود.
The hard-working farmer wakes up early every day.
او یک کارگر پرکار است که همیشه وظایف را سریع انجام میدهد.
She is an efficient worker who always completes tasks quickly.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «پرکار» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ دی ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/پرکار