رنگ green, the green colour, vert, chloro-
چراغهای راهنمایی میدان مرتباً از قرمز به زرد و سپس به سبز تبدیل میشدند.
The traffic lights in the square constantly switched from red to amber, then green colour.
دروازهها بهطور زنده و شاد با رنگهای سبز، زرد و قرمز رنگآمیزی شده بودند.
The gates were gaily painted in green, yellow, and red.
گیاهشناسی growing, alive, refreshing, grassy, verdant, vigorous
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
انبوه درختان سبز
alive compact trees
برگ درختان سبز در نظر هوشیار ...
the leaves of grassy trees in the eyes of the wise ...
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «سبز» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/سبز