گیاهشناسی pertaining to barberry
این محقق گیاهان زرشکی را برای خواص دارویی مورد مطالعه قرار داد.
The researcher studied barberry plants for medicinal properties.
این گیاهشناس ترکیب چای با برگ زرشکی را بهدلیل خواص دارویی آن توصیه کرد.
The herbalist recommended a tea blend with barberry leaves for its medicinal properties.
رنگ dark red, colored like barberry, maroon
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
لباسها با لکههای زرشکی لک شده بود.
The clothes was blotched with dark red stains.
یک لکهی زرشکی روی فرش بود.
There was a maroon stain on the carpet.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «زرشکی» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/زرشکی