unshakeable, unwavering,, upright, unfailing, firm, fixed, strong, decided, straight, invincible, indomitable
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
عقیدهی راسخ او به دموکراسی پارلمانی
his firm belief in parliamentary democracy
او به سرنوشت اعتقاد راسخ دارد.
He is a firm believer in fate.
اعتقاد راسخ
an invincible conviction
ایمان راسخ
strong belief
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «راسخ» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/راسخ