فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
خرید اشتراک
آخرین به‌روزرسانی:
پابرجا به انگلیسی
معنی و نمونه‌جمله‌ها
ثابت، استوار
فونتیک فارسی
paabarjaa
صفت
عامیانه firm, established, regular, confirmed, constant, decisive, foursquare, immobile, sure, rigid, secure, stable, strong, unshakeable, fixed, steadfast, hard, steady, enduring, solid
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
ایمان پابرجا
a firm faith
همچون کوهی پابرجا
immobile like a mountain
مترادف و متضاد پابرجا
-
مترادف:استوار برقرار پایدار ثابت ثابت‌قدم راسخ قرص محکم مستقرمتضاد:سست
-
مترادف:دایم جاوید همیشگیمتضاد:موقتی
ارجاع به لغت پابرجا
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «پابرجا» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/پابرجا
لغات نزدیک پابرجا
- - پائین کردن
- - پائینی
- - پابرجا
- - پابرجا بودن
- - پابرجا شدن