زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد 🌍
آخرین به‌روزرسانی:

استوار به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

صفت
فونتیک فارسی / ostovaar /

firm, steady, rigid, stable, constant, indomitable, staunch, straight, indefatigable, invincible, erect, strong, unfailing, upright, sound, solid

firm

steady

rigid

stable

constant

indomitable

staunch

straight

indefatigable

invincible

erect

strong

unfailing

upright

sound

solid

پایدار، محکم

اصول استوار

firm principles

اراده‌ی استوار

indomitable will

نمونه‌جمله‌های بیشتر

اقتصاد ملی آن‌ها بسیار استوار است.

Their national economy is very strong.

اسم
فونتیک فارسی / ostovaar /

warrant officer, sergeant major

warrant officer

sergeant major

(ارتش و نظام) دارای درجه‌ی استواری

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

دنبال چه می‌گردید استوار؟

What are you look for, sergeant major?

استوار چرا می‌خواهد با تو صحبت کند؟

Why would the sergeant major want to talk to you?

قید
فونتیک فارسی / ostovaar /

endways, straight, erect

endways

straight

erect

به طور استوار
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد استوار

ارجاع به لغت استوار

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «استوار» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/استوار

لغات نزدیک استوار

پیشنهاد بهبود معانی