investor, capitalist
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
سرمایهگذار قبل از اینکه هرگونه تصمیم سرمایهگذاریای بگیرد، بادقت بازار سهام را تحلیل کرد.
The investor carefully analyzed the stock market before making any investment decisions.
سرمایهگذار تحت تاثیر پتانسیل رشد شرکت قرار گرفت.
The investor was impressed with the company's growth potential.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «سرمایهگذار» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/سرمایهگذار