suspicion, doubt, misgiving, mistrust, suspiciousness
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
در مورد او سوءظن روا نیست.
He is above suspicion.
رابطهی این زوج با سوءظن همراه بود.
The couple's relationship was plagued by mistrust.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «سوءظن» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/سوءظن