آخرین به‌روزرسانی:

سوسو به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

نور کم و ضعیف

فونتیک فارسی

soosoo
اسم

flash, gleam, glimmer, scintillation, shimmer, twinkle, wink, flicker

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

سوسوی نوری از فاصله‌ی دور

the gleam of a distant fire

سوسوی جایزه باعث شد به دستاوردش افتخار کند.

The gleam of the trophy made him feel proud of his accomplishment.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد سوسو

  1. مترادف:
    پرتوک کورسو نورضعیف

ارجاع به لغت سوسو

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «سوسو» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/سوسو

لغات نزدیک سوسو

پیشنهاد بهبود معانی