masculine proper noun, Shaaheen
شاهین تمام عمرش را صرف کار در مزرعه کرد
Shaaheen had worked on the farm all his life
شاهین زبانش را روی لبهای خشکش کشید
Shaaheen ran his tongue over his dry lips
hawk
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
شاهینی در آسمان پرواز میکند
A hawk hovers in the sky
صبر کرد و دختر را مثل شاهین نگاه کرد
He waited, watching her like a hawk
pointer, beam, fulcrum
وزن روی شاهین بیشتر از میزان تحملش است
The load on this beam is more than it will bear
شاهین چوبی
wooden beam
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «شاهین» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/شاهین