آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

شایع به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

صفت
فونتیک فارسی / shaaye' /

prevalent, abroad, incident, rife, rumored, spread, published, epidemic, household word, current, widespread, common, regnant, rampant, reputed

prevalent

abroad

incident

rife

rumored

spread

published

epidemic

household word

current

widespread

common

regnant

rampant

reputed

پراکنده، گسترش‌یافته، دارای شیوع

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

چنین شایع شده که مرده است.

A report is abroad that he has died.

همه‌گیری ناشی از سرماخوردگی در زمستان شایع است.

Cold epidemics are not rare in wintertime.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

در گیلان مالاریا شایع بود.

Malaria used to be prevalent in Gillan.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد شایع

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

متضاد:
نامتداول
مترادف:

ارجاع به لغت شایع

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «شایع» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/شایع

لغات نزدیک شایع

پیشنهاد بهبود معانی